ارزیابی کارکنان به معنی بررسی عملکرد و بازدهی کارمند است. بیشتر شرکتها یک سیستم ارزیابی کارکنان دارند که در آن کارمند به صورت دورهای ارزیابی میشود (معمولاً سالی یک بار).
این کار معمولا در پایان یک سال استخدامی انجام میشود. یعنی اگر در اردیبهشت ماه استخدان شده باشد در اردیبهشت سال بعد ارزیابی عملکرد خواهد شد. بیشتر شرکتها افزایش حقوق سالانهی خود را بر اساس این ارزیابیها انجام میدهند.
در شرکتهایی که ارزیابی در پایان سال استخدامی انجام میشود شاهد آن هستیم که کارمندانی که در پایان سال استخدام میشوند افزایش حقوق متناسبی با سایر همکاران خود دریافت نخواهند کرد. دلیل آن این است که مدیریت بیشتر بودجه افزایش حقوق را در ابتدای سال مصرف کرده یا تا پایان سال، جایی که آخرین فرصت برای مصرف آن است، ذخیره کرده است.
ارزیابیهای مستمر کمک میکند تا همواره کارکنان توقعات مدیران در محیط کار را به یاد داشته باشند. این ارزیابیها به مدیران اطلاعات مناسبی را در زمان تصمیمگیری در مورد کارکنان میدهد، تصمیماتی مانند ترفیع رتبه، افزایش حقوق و مرخصی.
در شیوه سنتی ارزیابی کارکنان، مدیر موارد مشارکت و همراهی مناسب و همچنین کوتاهیهای او از وظایف خود را نوشته و به کارمند ارائه میدهد. سپس مدیر و کارمند به بحث در مورد آن میپردازند. برخی از شرکتها قبل از ملاقات از کارمند خود میخواهند یک ارزیابی در مورد خود بنویسد.
در حالت ایدهآل، مدیر یا فرد مسئول مواردی در مورد عملکرد پرسنل را در طول سال یادداشت میکند تا در زمان بررسی عملکرد رو در رو به آن ارجاع بدهد و نواقص کار را با کمک هم برطرف نمایند.
زمانی که اتفاق قابل توجهی در رابطه با عملکرد یک کارمند رخ میدهد از آن یادداشتی تهیه کنید. این کار از چند جهت مفید است.
این نشان میدهد که شما در کل سال متوجه کارکرد آنها هستید و نه فقط در انتهای ماه و یا هفتهای که قصد ارزیابی عملکرد آنها را دارید. این کار از انگیزش کارکنان تنها در زمانهای منتهی به ارزیابی جلوگیری میکند. همچنین باعث میشود نمراتی که به عملکرد آنها میدهید بر اساس یک پشتوانه و قابل دفاع باشند.
در نهایت با شما این فرصت را میدهد که روند ارزیابی خود را ارتقاء دهید. چنانچه زمانی را برای یادداشت برداری از عملکرد کارکنان اختصاص دهید احتمالا به این معنی است که آن کار از اهمیت خاصی برخوردار است که بازخوردی که کارمند میدهید و آنها نیز میتوانند سطح کار خود را بالا برده و با هم به تعامل مناسبی برسید.
اگر به کارمند خود بگویید که در برخی ضمینهها نیاز به پیشرفت و بهبود دارد و نتوانید مثال مشخصی از عملکردشان بیاورید ممکن است باعت سردرگمی آنها در مورد اینکه چه چیزی را باید بهبود دهند شود.
خروجی مد نظر خود را از ارزیابی کارکنان بدانید. اینکه هدف از زمانی که از هر کارمند برای ارزیابی صرف میشود چه موادری است.
بازخوردهایی که به کارمندان میدهید تلطیف شده نباشند. سعی کنید دربارهی مواردی که نیاز به بهبود دارند واضح، صادق و صریح باشید.
در مورد احتمالهای آینده با آنها صحبت کنید اما مطمئن باشید که قدرت عملی کردن آنها را دارید. انتظارات کارمندان خود را تا جایی بالا نبرید که توان انجام آن را ندارید.
این کار میتواند منجر به رقابت ناسالم و رنجش میان افراد شود.
اگر کارمندی سوالی پرسید که جواب آن را نمیدانید، سرهم بندی نکنید. با گفتن " نمیدانم، بررسی میکنم و اطلاع میدهم. " احترام شما نزد کسی از بین نمیرود. از سوی دیگر، اگر پاسخی بدهید که نادرست باشد، احترام و اطمینان افراد را به خود از دست خواهید داد.
شما باید از یک پروسه مستمر و سازمان یافتهی ارزیابی کارکنان استفاده کنید. این کار روند را عادلانهتر میکند و در آینده به شرکت شما برای دوری از شکایات حقوقی و پیروزی در آنها کمک میکند.
اهداف قابل اندازهگیری به کارمندان برای اینکه بدانند در کجای کار قراردارند کمک کرده و به شما نیز برای بصری سازی عملکرد آنها کمک میکند.